خیلی جالبه

چند روزی بود که ندیده بودمش و نه اس ام اسی نه تک زنگی نه.... هیچی دیگه داشتم عملا فراموشش می کردم تا اینکه امروز طبق عادت معمول گوشی رو روشن کردم دیدم اس داده خوشحال اس رو باز کردم ......


نوشته بود : اگه داری یه 500 تومن واسم شارژ بفرست به محض اینکه ببینمت پولش رو بهت می دم


داشتم می فرستادم که زد باید رمز رو تعیین کنید یه خورده طول کشید .....


دیدم اس اومده بازش کردم آره خودش بود 

خیلی جالبه نوشته بود: فکر نکن من محتاج 500 تومن شارجتم اگه نصف شب نبود عمرا به گدایی مثل تو رو نمی نداختم ، مطمعن باش اگه 500 تومن بفرستی به محض اینکه فردا شارژ بگیرم واست 1000 تومن می فرستم.


شاید فکر کنید من هم عصبانی شدم و یه اس تند براش فرستادم ......نه من همون پونصد تومن رو براش فرستادم .....


ولی نوشتم : ببخشید که یه خورده دیر شد داشتم می فرستادم ، پولشم مال خودت اینو واسه خاطره هایی که با هم داشتیم فرستادم دیگه واسه من 500 تومن هم ارزش ندارن ، در ضمن تو که بلد نبودی شارژ بفرستی شاید اونی که این وقت شب با تو بیداره بلد باشه ازش بپرس....



شما هم قبول دارید یا نه؟

من همیشه معتقد بودم اگه به یه نفر هر چقدر بدی کنه یه روز یکی 2 برابر بهت بدی می کنه....


اگه آبروی کسی رو ببری یه نفر بدتر آبروتو می بره......


من همیشه بعد از هر گناهی انتظار مجازاتش رو داشتم حتی وقتی داشتم گناهی انجام  می دادم مثلا پولی رو به ناحق از کسی می گرفتم می دونستم باید دوبرابرشو یه وقتی بابت یه چیز دیگه بدم مثلا یه قطعه ای چیزی از سیستمم خراب می شد که باید دو برابر خرج می کردم.....


گاهی یاد اون مستند راز می افتم می گم این منم که منتظر مجازاتم مجازات هم سرم می آد....

گاهی یاد این می افتم که خدایی هست و اون حساب کتاب بنده هاشو داره ....


ولی این همه آدم که هزارتا گناه می کنن و سر هزاران نفر رو کلاه می زارن و آبروی هزار نفر رو می برن چرا زندگی شون روز بروز پر زرق و برق تر می شه؟؟؟؟؟؟


فقط این حساب کتاب با منه؟؟؟؟مگه من چه فرقی دارم؟؟؟؟


البته عکس این قضیه هم صادقه یعنی اگه به کسی کمی خوبی کنی خدا دوبرابرش بهت خوبی می کنه....


من که یه عمر سعی کردم دل کسی رو نشکونم پس چرا ........


شما هم قبول دارید؟

روزها از پس روزها......

این روزها کارم شده اگه امتحان نداشته باشم تا 2:30 می خوابم بعدش بیدار می شم میشینم پای کامپیوتر تا ساعت 6:30 یا 7 مثل یه مرده ی متحرک یه نگاهی تو آینه می کنم یه دستی به موهام می کشم حتی نمی دونم پف زیر چشام مال چهار پنج ساعت نشستن پای کامپیوتره یا مال خواب فقط می دونم دیگه از خودمم بدم میاد .....


نگاه کردن فیلم رستگاری شاوشنگ و 21 گرم و پارفیکشن شده سرگرمی هام ... تقریبا روی یه بار همشون رو گذرا نگاه می کنم....


گوش دادن به آهنگای حمید عسکری مخصوصا آبوم کما 2 بیشتر منو تو خودم فرو می بره


احساس می کنم تنها جایی که واسه من مونده تو خودمه هرچی بیشتر تو خودم فرو می رم احساس آزادی بیشتری دارم.

چی شد؟؟؟!!!!

چرا صد نفر دوست دارن و روزی صد بار بهت می گن ولی اونی که تو دوسش داری حتی یه بار هم بهت نمی گه که دوست داره...


آره داستان عشق من یه داستان غم انگیزه که هنوزم ادامه داره شاید وصتاش باشم ، ولی دوست دارم تموم بشه اصلا هم برام مهم نیست که آخر قصه چی میشه



نه مطمئن نیستم

وقتی داشتم پوشه عکساشو با ناراحتی پاک می کردم وقتی این پیغام رو دیدم:

Are you realy want to delete this file?

احساس کردم آره یه کسی هم تو این دنیا از حال دلم خبر داره و می دونه دارم با ناراحتی عکساشو پاک می کنم